الکی بازی کردن
ارنواز رو تخت مامان و بابایی دراز کشیده ولی خوابش نمیاد. کاملا برعکس شده و پاش روی متکا است. بابایی تو تاریکی دست به پای ارنواز میزنه و میگه:" این چیه؟" ارنواز: پای ارنوازه بابایی: اینجا چی کار میکنه؟ ارنواز: خوصله اش سر رفته، داره الکی با خودش بازی می کنه!
نویسنده :
آقای پدر یا خانم مادر
9:38